تودت مبارکــــــــــــــــــــــــــــ‌ لیلا جون

امروز خیلی روز قشنگیه ........ امروز تولد لیلا جون هستش و من این روزو به فریدون و خانواده خوبش تبریک میگم  ..... امیدوارم لیلا جون ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰  سال دیگه هم زنده باشه و در کنار فری جون بمونه ...... به افتخار فری و لیلا جون یه هورا تو نظرتون بکشین .........

اشنایی با لیلای عزیز :

خودتان را معرفی کنید:
 هستم و در 26 روئن 1946 در بندر امدن در همسایگی کشور هلند به دنیا امدم. ella koch  * وضعیت خانوادگی:
در جمع خانوادگی 6 نفره بزرگ شدم . یک خواهر و دو برادر دارم . پدر و مادرم را سال ها پیش از دست دادم. پدرم صاحب یک کارخانه زیردریایی در المان بود و خودم در حال حاضر کارمند دفتری دولتی می باشم.

 چطور با اقای زندی اشنا شدید؟
در یک کافی شاپ این اتفاق افتاد .

 مراسم ازدواج شما در کجا برگزار شد ؟
در المان یک مراسم کاملا ایرانی داشتیم.

به خاطر دارید چه کسی خطبه عقد شما را خواند؟
ایت الله شبستری .

حلقه هم خریدید ؟ چند سای است که ازدواج کردید؟
بله..... ولی قیمت ان را به یاد نمی اورم و 33 سال است که ازدواج کرده ایم.

چند فرزند دارید؟
2 تا _ کوروش و فریدون

 دوست نداشتید دختر داشته باشید؟
اگر این اتفاق نیفتاده حتما شانس با ما یار نبوده والا خیلی دلم می خواست که یک دختر داشته باشم.

کمی در خصوص دوران کودکی فری بگویید:
فقط این را بگویم که بسیار شیطون بوده البته شیطون بامزه.

خوراکی مورد علاقه او چه بود؟
شکلات. فری حتی در رختخوابش هم  شکلات قایم می کرد و یواشکی ان ها را می خورد.

چرا یواشکی؟ مگر فری رو دعوا می کردید؟
نه.... اما فری بیش از حد شکلات می خورد.

یک خاطره از دوران کودکی فری بگویید:
فری 2.5 ساله بود و یک دوچرخه یدک دار داشت . پرویز رستورانی در داخل شهر داشت و منزل ما خارج از شهر بود . از انجا که فری بسیار بازیگوش بود یک روز سوار دوچرخه خود شد و برای دیدن پدرش از خانه بیرون رفت. یعنی در واقع با کوروش رفته بود تا در پارکی که مقابل منزل قرار داشت بازی کند اما از کوروش جدا شده و به سمت رستوران حرکت کرده بود . بعد از چند ساعت پرویز به خانه امد و فهمید که فری گم شده واین در حالی بود که پرویز هنگام برگشتن به منزل یک پسر بچه را سوار دوچرخه دیده بود اما نمی دانست این کودک ممکن است فری باشد . پرویز به سرعت با رستوران تماس گرفت و دوستانش که فری رو دیده بودند و نزد خود نگه داشته بودند. بالاخره کوچولوی 2.5 ساله را تحویل ما داند و در ضمن یک بار هم فری در سن 3 سالگی با فندک خانه را به اتش کشید.

فری عادت خاصی هم داشت؟
بله..... شبها موقع خواب حتما باید با گوش من بازی می کرد تا خوابش ببرد.

رعایت حجاب در ایران برای شما دشوار نیست ؟
خیر.... با این مسایل هم خیلی خوب کنار اومدم چون زمانی که به عقد پرویز در امدم مسلمان شدم . من حتی چادر هم سرم کرده ام.

چطور؟
وقتی برای زیارت به مشهد می روم چادر سرم می کنم.

فری اشپزی هم می کند؟
اصلا ... فری اشپز خوبی نیست.

اسم ایرانی هم دارید؟
بله..... اسم من لیلا است.

فری شبیه شماست یا پدرش؟
فری شبیه من است اما کوروش شبیه پدرش است.

بدترین اخلاق فری؟

مدام با منزل او تمای می گیرم و روی تلفن برایش پیغام می گذارم اما فری بعد از چند روز این پیغام ها را می شنود و با من تماس می گیرد. و من از این وضعیت دل خوشی ندارم.

فریدون تحصیلات خود را تا چه مقطعی ادامه داد؟
او دیپلم اقتصاد دارد و با این دیپلم قادر به به اشتغال در هر شغل و رشته ای می باشد البته این شرایط در المان برای او وجود دارد.

فری سیگار هم می کشد؟
اصلا......... پسرم اهل سیگار کشیدن نیست.

رابطه او با موسیقی؟
فری علاقه زیادی به موسیقی شاد دارد.

و به عنوان اخرین سوال اینده فری رو چطور می بینید؟
فقط ارزو می کنم که او همواره سلامت باشد  و در فوتبال به موفقیت های بالاتری برسد.....